پزشک نخبهای که مقاومت را معنا کرد/ از شکنجه به جرم حمل قرآن تا قرار گرفتن در لیست ترور منافقان
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۹۴۵۳
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، دوران سیاهی بود. جنگ و آتش و خون. رعب و وحشت و تهدید و مهمتر از آن احساس ناامنی.
ایجاد آشوب و اغتشاش و حس ناامنی یکی از مهمترین اهداف منافقین پس از پیروزی انقلاب در نقاط مختلف کشور بود، اما آتش زدن اموال عمومی و قتل عام مردم را برخی افراد تاب نمیآوردند.
در سال 1348 بعد از وقوع یک انفجار در خوابگاه دانشجویان در چهارراه زند شیراز که منجر به شهادت سه نفر از دانشجویان شد، تظاهراتی دانشجویی شکل گرفت و شهید فقیهی به جرم رهبری در ایجاد تظاهرات دانشجویی برای بزرگداشت مراسم شهدا دستگیر شد و هنگامی که برای بازجویی او را به شهربانی میبردند، یکی از تیمساران شاهنشاهی به نام پهلوان که از مهرههای کثیف رژیم طاغوت بود، از جیب شهید فقیهی یک جلد قرآن مجید پیدا میکند و او را به جرم حمل قرآن مجید که بهعنوان اوراق مضره از آن نام برده میشد، شکنجه میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید دکتر سید محمد ابراهیم فقیهی در سوم دیماه سال 1326 در شهرستان نیریز استان فارس و در یک خانواده روحانی و خوشنام متولد شد، پدرش به عشق حضرت محمد مصطفی(ص) و با الگو گرفتن از حضرت ابراهیم او را محمدابراهیم نامید.
دوران پر نشاط کودکی را در زادگاهش سپری کرد، تحصیلات ابتدایی و دوره متوسطه خود را نیز در نییز گذراند و بعد از پایان دوره سربازی در آزمون سراسری دانشگاه شرکت کرد و در دانشگاه شیراز در رشته پزشکی پذیرفته شد و پس از اخذ مدرک پزشک عمومی، در رشته تخصصی ارتوپدی به ادامه تحصیل پرداخت.
دکتر فقیهی سپس در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول خدمت شد و با پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی جزء اولین تیمهای پزشکی به مناطق عملیاتی اعزام شده و در نهایت توسط منافقین ترور شده و به شهادت میرسد.
دکتر فقیهی خدمات و تلاشهای ارزندهای از خود برجا گذاشت که از جمله این اقدامات میتوان به تلاش وی در ایجاد وحدت بین قشر روحانی، دانشجو و دانشگاهی اشاره کرد.
تشکیل کمیته کمک به محرومان در محلههای حلبیآباد شهر شیراز و حضور مستمر در این محلهها جهت درمان و کمکهای مالی به مستمندان از دیگر خدمات شایان توجه این سهید است. همچنین تشکیل انجمن اسلامی پزشکان و تشکیل جامعه اسلامی تقوی در دانشگاه نیریز، تأسیس صندوق قرضالحسنه قائم و شرکت تعاونی اسلامی در دانشگاه نیریز.
به گفته فرزندش، وی عضو فعال جهاد دانشگاهی بود و در طول زندگی خود در مسائل سیاسی و اجتماعی بسیار ثابتقدم و سازشناپذیر عمل میکرد.
ورود به سنگرهای جبهه و جهاد فیسبیلالله
با شروع جنگ تحمیلی دکتر فقیهی نخستین گروه امداد پزشکی را جهت اعزام به مناطق جنگی تشکیل میدهد و خود نیز با دیگر همرزمانش به اهواز عزیمت کرده و به مدت یک سال به مداوای مجروحان جنگی میپردازند.
فرزند این شهید میگوید که وی با سرکشیهایی که از جبهه داشت متوجه وضعیت نامناسب بیمارستانها و اورژانسها در اوایل جنگ میشود و با تشکیل اکیپهای مختلف پزشکی و تقسیم کار برای هر گروه یک نظم خاصی به مراکز درمانی جبهه میدهد و کمی بعد به درخواست رئیس دانشگاه علوم پزشکی به شیراز برمیگردد تا بتواند بیشتر در بیمارستانهای این شهر خدمت کند.
با توجه به اینکه شیراز محل مرکزی رسیدگی به رزمندگانی که وضعیت وخیم داشتند بود، تمامی مجروحان جنگ از جبهههای شلمچه و آبادان را به شیراز میآوردند.
شهید فقیهی در لیست ترور منافقین و ضدانقلاب!
در زمان جنگ شرایط بدی در شیراز حاکم بود و منافقین تهدید کرده بودند هر پزشکی در بیمارستانها ببینند میکشند و در دل تمام پزشکان رعب و وحشت ایجاد شده بود و کمتر پزشکی جرات داشت به اتاق عمل برود و مجروحان یکی یکی شهید میشدند و نارضایتی در بین مردم شدت میگرفت، دقیقا همان چیزی که منافقین و ضدانقلاب میخواستند.
به این ترتیب منافقین تمام مراکز درمانی و بیمارستانها را به شدت کنترل کرده بودند، آنها بانک خون را گرفته بودند تا خون به بیمارستانها نرسد و در کار اتاق عملهای بیمارستانهای مختلف خلل ایجاد میکردند.
به گفته فرزند شهید فقیهی؛ پدرش برای اینکه این رعب و وحشت و فضای بد ایجاد شده را بشکند به همراه یکی از دوستانش به اتاق عمل میروند و به مدت 72 ساعت به عمل مجروحین مییپردازند و در این مدت با وصل کردن سوند به خودشان حتی زمان را برای رفتن به سرویس بهداشتی هم از دست نمیدهند و با چند بسته بیسکوئیت و نوشابه این 72 ساعت را میگذرانند و با وجود اینکه میدانست خطر تیراندازی و حمله به بیمارستان وجود دارد، وی این کار را انجام مییدهد تا به همه ثابت کند منافقین ترسوتر از این حرفها هستند که بخواهند غلطی انجام بدهند، بنابراین منافقین ایشان را ترور میکنند.
نحوه شهادت دکتر فقیهی چگونه رقم میخورد؟
روز 19 مهر ماه سال 60 حدود ساعت 13 دکتر برای استراحت از بیمارستان به طرف منزل حرکت میکند تا برای شیفت شب بیمارستان آماده شود، فرزندش که جلو درب منزل منتظر بود تا نمره 20 دیکتهاش را به پدر نشان دهد، وقتی پدر را میبیند به طرفش میدود و میگوید: پدر نمرهام 20 شده و پدر خوشحال میشود، او را میبوسد و دستی بر سرش میکشد، کلید را روی در میاندازد تا در را باز کنند که ناگهان صدای شلیک چند گلوله میآید و دکتر بلند فریاد میزند "یا ابوالفضل(ع)" و به زمین میافتد و غرق خون میشود و به گفته پسرش آخرین حرفی که به زبان میآورد "لاالهالاالله" است، در همین لحظه همسرش سراسیمه بالای سر او میرسد، دستش را زیر سر دکتر میبرد و دست پر از خونش را به طرف جمعیت و همسایهها که ناباورانه به این صحنه نگاه میکنند، میپاشد و میگوید: این خون دکتر را نمییینید؟ کمک کنید به بیمارستان برسانیمش.
یکی از پرستارهای بیمارستان به نام مصطفی که در خوابگاه سر کوچه اقامت داشت و با دکتر دوست بود سریع میاید و وی را به دوش گرفته و به طرف بیمارستان میبرد.
وقتی او را به بیمارستان میرسانند به علت اینکه خون زیادی از دست داده بود پزشکان به ناچار در ابتدای راهرو بیمارستان و پشت در اتاق عمل تمام تلاش خود را برای زنده نگهداشتن وی انجام میدهند که سعی آنها بینتیجه میماند و ایشان به درجه رفیع شهادت که آرزویش بود،نائل میشود.
شکستن رعب و وحشت ایجاد شده میان پزشکان توسط دکتر فقیهی
گفته میشود یکی از دلایلی که منافقین دکتر فقیهی را ترور کردند، توجه و تاکید وی به درمان مجروحان جنگی بود که در یک بازه زمانی منافقین مانع آن میشدند؛ اما او با تلاش فراوان، رعب و وحشتی که منافقین میان جامعه پزشکی ایجاد کرده بودند را شکست و متخصصان را به درمان مجروحین تشویق کرد.
دلیل دیگر ترور وی، ایجاد وحدت بین دانشجویان و طلاب بود.
شهید دکتر فقیهی در زمان خدمت در دانشگاه شیراز، نقطه اتصال بین قشر روحانی و دانشجو بود.
او از زمانی که بنیصدر هنوز به ریاست جمهوری نرسیده بود، در مقابل افکار او ایستاد و به همه اعلام میکرد که بنیصدر پیرو خط امام خمینی(ره) نیست. این اعتراضات بهانه اخراج وی از دانشگاه شد و پس از مدتی با حمایت شهید آیتالله دستغیب به دانشگاه بازگشت؛ ولی دست از اعتراض و روشنگری برنداشت، تا اینکه توسط منافقین به شهادت رسید.
پسر شهید فقیهی میگوید: زمانی که قاتل پدرم را دستگیر کردند و روزی که قرار بود حکم اعدام اجرا شود، من و خانواده به عنوان اولیای دم نیز حضور پیدا کردیم. از قاتل پدرم پرسیدم: «چرا دکتر فقیهی را شهید کردی؟» گفت: «این عقیدهام بود. باید میزدم و از این بابت پشیمان نیستم!» سران منافقین به این شکل افراد را شستوشوی مغزی داده بودند. به او گفته بودند: «تو قرار است یک آدم امپریالیست و سرمایهدار را از بین ببری. اگر این فرد را بکشی کشور آباد میشود و به بهشت میروی!» اما در حال حاضر ما ادامه و فرجام مسیری که این افراد انتخاب کردهاند را میبینیم و میدانیم که در دامان چه جنایتکارانی افتادهاند و با آنان هم پیمان شدهاند، مسیری که آنان اکنون در آن قدم گذاشتهاند به تباهی ختم میشود.
سالهاست بیمارستان شهید دکتر فقیهی به یاد خدمات ارزنده این پزشک نخبه، به مردم خدمترسانی میکند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: منافقین شهید فقیهی پزشک نخبه ترور بیمارستان شهید فقیهی بیمارستان ها دکتر فقیهی شهید فقیهی رعب و وحشت اتاق عمل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۹۴۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسمومیت ۲۹ پزشک با مشروبات الکلی تقلبی در شیراز | یک پزشک زن فوت کرد و یک پزشک دیگر در کما
به گزارش همشهری آنلاین،اخبار غیررسمی حاکی از آن است که چند پزشک دچار نارسایی کلیوی شدهاند. یک پزشک زن تاکنون فوت شده و یک پزشک دیگر به کما رفته است.
دو منبع آگاه در گفتوگو با فارس صحت این خبر را تایید کرده و گفتند: عامل فروش این مشروبات الکلی دستساز دستگیر شده است.